جدول جو
جدول جو

معنی عمادالدین سراوی - جستجوی لغت در جدول جو

عمادالدین سراوی
(عِ دُدْ دی نِ ؟)
وی مستوفی سلیمان خان حاکم قراباغ بود. و در آن هنگام ملک اشرف بن تیمورتاش بن امیر چوپان به همراهی یاغی باستی به کمک این سلیمان خان آمده بودند، عمادالدین سراوی می خواست با خدعه ای روابط بین ملک اشرف و یاغی باستی و امیر سیورغان را تیره سازد. ولی این نقشۀ او آشکار شد و بر دست ملک اشرف به قتل رسید. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 234 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عِ دُدْ دی نِ سَ)
حسین بن حسون مصری سخاوی، مکنی به ابوعبدالله و ملقب به عمادالدین و مشهوربه سخاوی و قوی. وی ادیب و شاعر و نحوی بود و به سال 583 هجری قمری در مصر درگذشت. این دو بیت از اوست:
ما سمعنا من الفضائل طرا
فی قدیم الاخبار أو فی الحدیث
فهو وقف علی الصحابه ماض
منتهاه اًلی رواه الحدیث.
(از ریحانه الادب ج 2 ص 172 ازروضات الجنات ص 493)
لغت نامه دهخدا
(عِ دُدْ دی نِ عِ)
سید عمادالدین عراقی، از شعرای دربار سلطان حسین بایقرا معاصر میر علیشیر نوایی. رجوع به عمادالدین یزدی شود
لغت نامه دهخدا
(عِ دُدْ دی نِ)
قاضی عمادالدین رازی، عبدالجبار بن احمد بن عبدالجبار رازی، ملقب به عمادالدین. وی امام معتزله و معاصر فخرالدولۀ دیلمی بود. رجوع به عبدالجبار (ابن احمد بن عبدالجبار...، و تاریخ گزیدۀ حمدالله مستوفی چ نوایی ص 418 و 419 و 697 شود
لغت نامه دهخدا